کارآموزان در لیست بیمه تامین اجتماعیِ کارفرما قرار نمیگیرند
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۱۶۴۳۷
کارآموزان یا همان مهارتآموزان در محیط کار واقعی، بیمه نیستند و در لیست بیمه تامین اجتماعیِ کارفرما قرار نمیگیرند؛ نه تنها جای بیمه کارگری و تامین اجتماعی برای این بخش از نیروی کار به شدت خالیست، بلکه شاهد کالاییسازی بیمه با ورود به مقولهی بیمهی مسئولیت مدنی هستیم. قانون کار و حمایتهای قانونی آن، دشمن کم ندارد؛ دشمنانی که شمشیر را از رو بسته و به شیوههای محیرالعقولِ مختلف به جنگِ حمایتهای قانونی میروند تا با «مقرراتزدایی»، ارزان سازی نیروی کار را محقق سازند و از تعهدات قانونی کارفرمایان تا جایی که میتوانند بکاهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تعرضات آشکار به حقوق کار! در این یک سال اخیر، چندین نمونه تعرض آشکار به حقوق کار داشتهایم؛ از اصلاحات پارامتریک سازمان تامین اجتماعی تحت عنوانِ «طرح توانمندسازی سازمان تامین اجتماعی» پیشنهادی اتاق بازرگانی گرفته تا متونِ پیشنهادی به دولت سیزدهم در چارچوبِ «دیدگاههای گنجآفرین و رنجآفرین» و در نهایت، طرحِ در ظاهر اصلاحیِ نمایندگان مجلس یازدهم برای الحاق یک تبصره به ماده ۴۱ قانون کار که با هدف به کرسی نشاندنِ «مزد توافقی» در کارگاههای روستایی، به پیشنهاد موسسه خیریه نذر اشتغال امام حسین (ع)، در مجلس کلید خورد.
فعالان کارگری از همهی این طرحها که در چارچوبِ تسهیل فضای کسب و کار، تدوین و راهاندازی میشوند، به یک عنوان کلی یاد میکنند: تلاش برای مقرراتزدایی و ارزانسازی در جهت اجرای نسخههای تعدیل ساختاری و نئولیبرالیسم.
نکته اصلی این است که در مواردی که نمیتوانند متن صریح قوانین بالادستی را تغییر دهند، راهی کوتاهتر و سرراستتر را انتخاب میکنند: صدور بخشنامه و آییننامه.
بخشنامههای حذفیِ بسیاری در دهههای گذشته با هدف دور زدن قانون کار توسط نهادها و مراجعِ ذیصلاح صادر شده است؛ برای نمونه، در دولت احمدی نژاد، آییننامهی اجرایی ماده ۱۹۱ قانون کار با هدف از شمولِ قانون کار خارج کردن کارگاههای زیر ده نفر، به بهانهی تسهیلگری تولید صادر شد و به عنوان یک سنت عرفی در کارگاههای کوچک پایدار ماند؛ این آییننامه و سنتِ تبعی آن، هیچ حاصلی به جز اخراج کارگران باسابقه و نهادینه شدن استثمار در کارگاههای کوچک نداشت؛ اگر بیلان کاری اقتصاد را در سالهای بعد از صدور این آییننامه مورد بررسی قرار دهیم، هیچ اثری از رشد اقتصادیِ وعده داده شده و رونق تولیدِ ادعایی نمیبینیم!
دادنامه ۱۷۹ دیوان عدالت، اصلاحیههای مکرر در دادنامه ۳۳۲۶، خروج کارگران بقاع متبرکه از قانون کار و گسترش مناطق آزاد و ویژه اقتصادی به گونهای که دیگر سرزمین اصلی با مناطق آزاد به راستی محاط شده است، در راستای همین قانونزدایی از طریق صدور بخشنامه، آییننامه و دادنامه، قابل تعریف است.
«دستورالعمل اجرایی طرح مهارتآموزی در محیط کار واقعی» و حالا در شانزدهم مهرماه سال جاری، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بخشنامهی جدیدی خطاب به استانداران در سراسر کشور صادر نموده که عنوان آن «دستورالعمل اجرایی طرح مهارتآموزی در محیط کار واقعی» است. نسخهای از این بخشنامه که به تازگی از زونکنهای دولتی بیرون آمده، در اختیار ما قرار گرفته است.
این بخشنامه، اهداف به ظاهر زیبا و اقناعبخش دارد اما زیرِ پوستهی بندهای آن، چیزی جز احیای مدرنِ طرح استاد-شاگردی در کارگاههای مختلف در تمام استانهای کشور دیده نمیشود؛ کارگرانی که حداقل سن آنها بایستی ۱۵ سال تمام باشد، باید یک سالِ کامل به رایگان برای کارفرما کار کنند، هر دوره آموزشی حداقل ۱۰۰ ساعت تعریف شده است؛ و نکته اینجاست که هیچ سقف سنی برای این مهارتآموزیِ واقعی تعریف نشده و ظاهراً کارفرمایان میتوانند کارگر ۳۰ یا حتی ۴۰ ساله را در قالب این طرح، به عنوان مهارتآموز به کار بگیرند و حتی یک ریال به او در طول این یکسال نپردازند!
تبصره یک ماده ۵ این بخشنامه میگوید: مهارتآموز هر روز حداقل ۴ ساعت و حداکثر ۸ ساعت باید کار کند.
تبصره ۲ ماده ۵ میگوید: طرفین این قرارداد آموزشی هیچ حقی برای مطالبه وجه ندارند؛ این تبصره یعنی یکسال تمام کار کردن در محیط کار واقعی بدون دریافت ریالی کارمزد یا وجه!
نامه میگوید: مهارتآموز هر روز حداقل ۴ ساعت و حداکثر ۸ ساعت باید کار کند.
تبصره ۲ ماده ۵ میگوید: طرفین این قرارداد آموزشی هیچ حقی برای مطالبه وجه ندارند؛ این تبصره یعنی یکسال تمام کار کردن در محیط کار واقعی بدون دریافت ریالی کارمزد یا وجه!
کار بدون هیچ حقی برای استخدام! این در حالیست که در همان تبصره یکِ ماده ۵ بندی است که میگوید: انعقاد این قرارداد آموزشی و گذراندن یکسال به عنوان مهارتآموز در کارگاه، «هیچ حقی» برای جذب یا استخدام ایجاد نمیکند؛ یعنی مهارتآموزی که حداقل ۱۵ سال سن دارد، بعد از گذراندن این یکسال که در طول آن روزی بین ۴ تا ۸ ساعت، رایگان برای کارفرما کار کرده، نمیتواند ادعای جذب یا استخدام داشته باشد؛ بعد از این یک سالِ سخت و طولانی، همه چیز ناعادلانه تمام میشود؛ در پایان، کارفرما خیلی راحت میگوید «بفرمایید، دیگر به شما نیازی ندارم!»
این بند، یعنی عدم ایجاد حق برای جذب و استخدام، ناعادلانهترین بند این بخشنامه است؛ همین بند به کارفرمایان اجازه میدهد، از خیل عظیم ارتش بیکاران کشور در همه سنین و با هر سطحی از تخصص و مدرک دانشگاهی، نیروهایی را به عنوان کارآموزِ رایگان به بیگاری بگیرند و بعد از یکسال کار، نیروها را با دست خالی از کارگاه بیرون کنند و باز بروند سراغِ «مهارتآموزانِ جدید»!
کالاییسازی بیمه با بیمه مسئولیت مدنی! مساله بعد این است که کارآموزان یا همان مهارتآموزان در محیط کار واقعی، بیمه نیستند و در لیست بیمه تامین اجتماعیِ کارفرما قرار نمیگیرند؛ نه تنها جای بیمه کارگری و تامین اجتماعی برای این بخش از نیروی کار به شدت خالیست، بلکه شاهد کالاییسازی بیمه با ورود به مقولهی بیمهی مسئولیت مدنی هستیم.
در تبصره ۲ این بخشنامه آمده است: «مهارتآموزان در طی دوره مهارتآموزی، تحت پوشش بیمهی مسئولیت مدنی قرار خواهند گرفت.»
مرکز رسیدگی به اختلافات میان کارفرما و مهارتآموز نیز اداره فنی و حرفهای شهرستان مربوطه است؛ البته وقتی کارآموز حقی ندارد و خبری از دستمزد یا بیمه نیست، دیگر به نظر نمیرسد بتواند شکایتی داشته باشد یا در مرجعی، احقاق حق نماید!
احسان سهرابی (فعال کارگری و نماینده کارگران در شورایعالی حفاظت فنی و بهداشت کار وزارت کار) در ارتباط با این طرح مهارتآموزی در محیط کار واقعی و مختصات آن،میگوید: باید بپرسیم، طرح مهارتآموزی در محیط کار واقعی یا همان استاد شاگردیِ منسوخ، به راستی کدامیک؟! جالب است که همهی طرحها و بخشنامههای دولتها از ماده ۱۰۸ قانون کار شروع میشود و به همانجا نیز ختم میشود و متاسفانه ماده ۷ قانون کار همواره مسکوت میماند! امروز سرمایهداران که متمرکز در اتاق بازرگانی هستند، بابت کاهش هزینههایشان در فرایند تولید، به شدت به دست و پا افتادهاند اما صرفاً سهم دستمزد و موارد حمایتی قانون کار را مانع تولید میدانند؛ متاسفانه به دنبال جراحی غیراصولی قانون کار و تامین اجتماعی هستند و تنها به سود بیشتر میاندیشند؛ سودی که به قیمت استثمار کارگران تمام میشود.
هر روز «نامها» را تغییر میدهند! به گفته وی، هر روز اسم طرحها را تغییر میدهند؛ اگر از در نتوانند، از دیوار ورود میکنند و قانون کار را هدف میگیرند:
« ابتدا با طرح پارامتریک به سمت بازنگری در قانون مشاغلِ سخت و زیانآور میروند و بعد از آن که با مقاومت روبرو میشوند، در سناریویی شسته رفته و از پیش نوشته شده، اسم طرح را عوض کرده و تحت عنوان توانمندی صندوق تامین اجتماعی ورود میکنند. به همین ترتیب، دیروز با « طرح استاد و شاگردی» ورود کردند و امروز «طرح مهارت آموزی در محیط کار واقعی» را در دستور کار قرار دادهاند.»
سهرابی به چند نکته اساسی اشاره میکند: آیا از دیدگاه مراجع دینی و استفتائات، میتوان نیرویی را برای یکسال تمام، روزی ۴ الی ۸ ساعت به صورت کاملاً رایگان به کار گرفت؛ استانداردهای کشورهای مترقی و پیشرفته برای آموزش شغلی چگونه است؛ اگر قرار است نیروی کار یکسال تمام، برای یادگیری و مهارتآموزی تن به بیگاری بدهد و یک ریال مزد نگیرد، پس «آموزش ضمن خدمت» و دورههای ضمن کار برای چیست؛ آیا در نظام آموزشی رسمی، طرحهایی مثلِ «طرح کاد» وجود ندارد که هدف از آنها، مهارتآموزی حین تحصیل است؛ مگر دانشجویان به عنوان واحد درسی، دوره کارآموزی در محیط کار ندارند؛ پس دیگر چه نیازی به این طرح است؟
او به شرایط فسخ قراردادِ مهارتآموزی در ماده ۶ بخشنامه انتقاد میکند؛ شرایط بسیار سختی که همه مسئولیت را بر گرده کارگر گذاشته است، آنهم کارگری که قرار نیست مزد بگیرد: «غیبت غیر موجه بیش از ۵ روز، عدم نیاز واحد پذیرنده، عدم رعایت مقررات انضباطی و .....»
نماینده کارگران در شورایعالی حفاظت فنی به بخش دیگری از این طرح نیز معترض است: امروز ما به مسالهی «کالاییسازی بیمه» به شدت معترضیم ولی میبینیم در این طرح صراحتاً اعلام شده است کارگران تحت پوششِ بیمه مسئولیت مدنی هستند؛ بیمهای که ایمنی کارگران را به طور جدی به مخاطره میاندازد. در عین حال، مغایرت این طرح با ماده ۳۳ قانون تامین اجتماعی مشهود است؛ ماده ۳۳ میگوید: حق بیمه کارآموزان باید به نسبت مزد یا حقوق آنها پرداخت شود و در هر حال میزان حق بیمه در این مورد، نباید از میزانی که به حداقل مزد یا حقوق تعلق میگیرد کمتر باشد. در صورتی که مزد یا حقوق کارآموزان کمتر از حداقل دستمزد باشد پرداخت مابهالتفاوت حق بیمه سهم کارآموز به عهده کارفرما خواهد بود.
به گفته سهرابی، این طرح با «قانون حمایت از اطفال و نوجوانان» نیز تعارض دارد چراکه این قانون هر نوع سوءرفتار یا بهرهکشی اقتصادی از نوجوانان را ممنوع کرده است:
«ماده۱۵- هر شخصی برخلاف مقررات قانون کار مرتکب بهرهکشی اقتصادی از اطفال و نوجوانان موضوع ماده(۲) این قانون شود، علاوه بر مجازاتهای مذکور در قانون کار به مجازات حبس درجه شش قانون مجازات اسلامی نیز محکوم میشود.»
وجههی قانونی بخشیدن به استثمار بدون توجه به اسناد بالادستی! تعارضات قانونی، انسانی و حقوقی این طرح بسیار است؛ طرحی که فقط یک کف سنیِ ۱۵ ساله تعریف کرده و به کارفرمایان سودجو، همانهایی که به دنبال اصلاح قانون کار و ماده ۴۱ آن برای به کرسی نشاندن «مزد بیگاری» هستند، اجازه میدهد یک نیروی جوانِ جویای کار را بدون در نظر گرفتن سن، تخصص و مدرک دانشگاهی، برای یکسال تمام به رایگان به کار گیرند، مورد بهرهکشی قرار دهند و بعد از اتمام این دوره، بدون هیچ تعهد یا الزامی، او را به بیرون کارگاه هدایت کنند.
سوال اینجاست که طراحان چنین بخشنامهها و دستورالعملهایی -که گویا به شدت مشغول فعالیت هستند و هر روز و هر هفته، از یک مانیفستِ جدیدِ ضد قانون کار رونمایی میکنند- چطور بدون توجه به اسناد بالادستی، به استثمار وجههی قانونی و رسمی میبخشند؟
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: بیمه تامین اجتماعی بیمه سازمان تامین اجتماعی دولت سیزدهم کارفرمایان نیروی کار طرح مهارت آموزی در محیط کار واقعی تامین اجتماعی مهارت آموزان مسئولیت مدنی قانون کار یکسال تمام آیین نامه نیروی کار ی قانونی سال تمام هیچ حقی ماده ۵ طرح ها ی بیمه ۸ ساعت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۱۶۴۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جای خالی معلمان ماهر مجازی
نه تنها لازم است معلمان با آخرین فناوری همراه باشند، بلکه باید آگاهی کافی نسبت به نحوه استفاده از ابزار دیجیتال برای کلاس را داشته باشند. معلمان مدرن باید خود را با فناوری های جدید وفق دهند تا با سبکهای جدید یادگیری همگام شوند.
به گزارش ایسنا، به نقل از نورنیوز: فناوریهای جدید در عرصه ارتباطات زمینه ساز تحولات سریع و غیر قابل بازگشتی در جهان شدهاند. این تحولات بخشهای مهمی از زندگی فردی و اجتماعی جوامع را تحتتأثیر قرار دادهاند. نظام آموزشی نیز از جمله ساختارهایی است که تحت تأثیر این فناوریها قرار گرفته و به نظر میرسد این کنشپذیری همچنان ادامه داشته باشد. رشد و فراگیر شدن استفاده از فناوری دیجیتال و شبکههای اجتماعی در این میان شاید از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر امر آموزش باشد. فضای وب و شبکههای اجتماعی از یک سو به عنوان منبعی برای دریافت اطلاعات بی شمار برای دانشآموزان به شمار میروند و از سوی دیگر ارتباط آنها را با گروههای همسان برقرار میسازند. بعد از همه گیری کرونا نیز نقش دیگری برای شبکههای اجتماعی در امر آموزش فراهم آمد. در این دوران شبکههای اجتماعی به بستری برای ارتباط معلمان و دانشآموزان تبدیل شدند و در واقع نقش کلاسهای درس را پیدا کردند.
فارغ از این که کدام شبکه برای تدریس به کار گرفته شد، چالشی که پیش آمد این بود که برخی از معلمان با فناوری دیجیتال و فضای جدید آشنایی چندانی نداشتند و حتی در این زمینه از دانشآموزان خود چندین پله عقبتر بودند. این مسأله سبب بروز مشکلات فراوانی در امر تدریس مجازی شد و حتی در برخی موارد اسباب شوخی و خنده دانشآموزان را نیز فراهم آورد که خلاف جایگاه والای معلم است. تمام اینها سبب میشود تا آشنایی معلمان با فضای شبکههای اجتماعی و نحوه کار با آن به عنوان نیازی اساسی در امر تدریس در دوره حاضر تلقی شود. این امر از سویی به جهت نزدیکی با دانشآموزانی که عمدتا (حتی به غلط) کاربران این شبکهها هستند، مهم است و از سوی دیگر بروز دوباره شرایطی مشابه پاندمی ایجاب می کند تا معلمان مهارتهای استفاده از شبکههای اجتماعی و مناسبات آن را فرا گیرند.
ما در چند سال اخیر شاهد پیشرفتهای زیادی در فناوری آموزشی بودهایم و از آنجا که همچنان شاهد این رشد سریع خواهیم بود، نه تنها لازم است معلمان با آخرین فناوری همراه باشند، بلکه باید آگاهی کافی نسبت به نحوه استفاده از ابزار دیجیتال برای کلاس را داشته باشند. در واقع معلمان مدرن باید خود را با محیط آموزشی در حال تغییر و فناوری های جدید وفق دهند تا با سبکهای جدید یادگیری همگام شوند.
در بستر آموزش آنلاین، کل فرآیند آموزش و یادگیری از طریق اینترنت و با استفاده از ابزارهای تکنولوژی و نیز شبکههای اجتماعی انجام میشود، از این رو دانش کافی معلمان در زمینه فناوری ضروری به نظر میرسد.
در حال حاضر برخی مدارس در طول سال تحصیلی از ابزارها و بسترهای آموزشی آنلاین مختلف برای ارائه درس و ارتباط با خانواده استفاده میکنند. این شیوه بویژه پس از دوران همه گیری کرونا مرسوم شد چرا که از یک سو در زمان و انرژی کادر آموزشی و خانواده دانشآموزان صرفه جویی میکند و از سوی دیگر در مقاطع زمانی دیگری همچون آلودگی هوا مدارس را به کل به تعطیلی نمیکشاند و کلاسها را در بستر آنلاین برقرار می کند.
مهارتی که ذهن معلم را به دانشآموزان نزدیک میکند
در دورهای که کودکان از سنین پایین با فناوری دیجیتال آشنا میشوند، اگر معلم تنها به تسلط به کتب درسی اکتفا کند ممکن است از قافله تغییر مناسبات ارتباطات مجازی عقب بماند.
اکرم جعفری، معلم شاغل در آموزش و پرورش در این باره به نورنیوز میگوید:«وقتی دانشآموزان تسلط کافی به استفاده از ابزار دیجیتال را دارند و همچنین از تمام وقایعی که در شبکههای اجتماعی روی می دهد خبر دارند، معلم هم باید بتواند خودش را متناسب با این شرایط به روز کند. برخی معلمان ممکن است بگویند از این شبکه ها خوششان نمیآید یا وقت و حوصله آن را ندارند اما آگاهی نسبت به این فضا برای آنها لازم است چرا که در این صورت میتوانند بهتر متوجه آن چه در ذهن دانشآموزان میگذرد باشند. از طرف دیگر در دوره کرونا که معلمان مجبور شدند کلاس ها را به صورت آنلاین برگزار کنند مشاهده کردیم که برخی معلمان هیچ آشنایی با این فضا نداشتند و به سختی با آن ارتباط برقرار میکردند و حتی فرستادن فایل از طریق شبکه های اجتماعی برای آنها دشوار بود. این تجربه نشان داد که اگر معلمان این مهارتها را پیدا کنند میتوانند ارتباط بهتر و موثرتری با دانشآموزان داشته باشند و ما هم مشاهده میکردیم که دانشآموزان با معلمانی که به این فضا واردتر هستند بیشتر ارتباط میگیرند و او را به خود و در واقع به نسل خود نزدیکتر میدانند.»
فارغ از تسلط معلمان به فناوری دیجیتال و شبکههای اجتماعی، معلمان آنلاین باید دارای خصوصیاتی باشند که کار در این فضا را برای آنها سادهتر کند.
احمد مولایی، معلم یکی از مدارس تهران هم درباره ویژگیهای معلم آنلاین به نورنیوز میگوید:«در محیط آموزش دیجیتال آن گروه از معلمانی که تفکر خلاقانه دارند کمک بیشتری به دانشآموزان می کنند چرا که فضای آموزش آنلاین به طور کلی ممکن است بعد از مدتی خسته کننده شود. به صورت کلی مدرسه آنلاین دانشآموز را وارد فضای جدیدی میکند و به او فرصت تجربههای جدید را میدهد که معلم در این تجربهها باید کنار دانشآموز باشد. ویژگی مهم معلمان در آموزش آنلاین در دسترس بودن آنهاست که البته این مسأله ممکن است مشکلاتی را برای معلم ایجاد کند اما از طرفی هم اطمینان خاطری برای دانشآموز ایجاد میکند و او را به آموزش آنلاین علاقه مندتر میسازد. در بستری که انعطافپذیری آن نسبت به آموزش حضوری به مراتب بیشتر است، ممکن است شیوههای سنجش دانشآموزان از طریق امتحان کمی تغییر کند. در این زمینه یک معلم ماهر میتواند بدون برگزاری امتحان، به روشهای متعدد عملکرد دانشآموزان را ارزیابی کرده و میزان پیشرفت آنها را دریابد و بر اساس آن آموزش را ادامه دهد.»
هزینهای برای تقویت مهارت آنلاین
درست است که بالا بردن مهارت معلمان در فضای دیجیتال دارای اهمیت است اما این ارتقا نیازمند صرف وقت و هزینه شرکت در دورههایی است که به این منظور برگزار می شود.
مطالعه بهترین روشهای تدریس دیگر مربیان در دنیا، شرکت در کنفرانسها، کارگاهها، سمینارها، فرصتهای توسعه شغلی و مطالعه کتابهای مربوط به شیوههای آموزشی از جمله کارهایی است که میتواند در این امر کمک کننده باشد اما با توجه به شرایط اقتصادی شاید برای همه معلمان مقدور نباشد از چنین امکاناتی استفاده کنند بنابراین لازم است مسئولان آموزش و پرورش به برگزاری دورههای مفید در این زمینه و نیز پرداخت کمک هزینه به معلمان برای شرکت در کلاسهای آموزشی و سمینارهای جهانی اقدام کنند.
اهمیت فراگیری مهارتهای آنلاین برای معلمان سبب شده در این رابطه پژوهشهایی در سراسر دنیا انجام شود.
در مقاله ای که با عنوان «تجربیات معلمان از تدریس آنلاین در طول کووید ۱۹» در سال ۲۰۲۴ در سایت کتابخانه ملی پزشکی NIH منتشر شده، بر اهمیت فراگیری مهارتهای دیجیتال برای معلمان تأکید شده است. نتایج این پژوهش بر مصاحبه با گروهی از معلمان و بیان تجربیات آنها از تدریس در دور دو ساله آنلاین در طول همهگیری کرونا به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که با وجود مشکلاتی که سیستم آموزش به دلیل اختلال ناشی از همهگیری با آن مواجه شد، معلمان از مجموعهای از ابزارهای دیجیتالی برای ارائه محتوا و ارتقای تعامل استفاده کردند و درک آنها از این فضا عمیقتر شد و به سمت توسعه مهارتهای دیجیتال پیش رفت.
بر اساس این پژوهش اگرچه مهارتهای دیجیتالی معلمان قبل از همه گیری کرونا به دلیل دیجیتالی شدن مداوم جامعه معاصر مورد توجه زیادی قرار گرفته بود، اما این نیاز به طور قابل توجهی در طول دوره همه گیری افزایش یافت. البته اخیرا این نگرانی وجود دارد که در دوران پس از قرنطینه نیاز به افزایش مهارت های دیجیتالی معلمان کمتر حس شود و ضرورت تقویت آن کمرنگ شود. از سوی دیگر چون این موضوع جدید است چندان مشخص نیست که معلمان دقیقا به چه مهارتهای دیجیتالی نیاز دارند و در نتیجه تحقیقات بیشتر در این زمینه باید انجام شود.
ارتقای مهارتهای دیجیتال معلمان در دوره کرونا البته مورد توجه تمام سیستم های آموزشی و مسئولان این امر در سراسر جهان قرار گرفت. محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزش و پرورش وقت در شبکه جامجم عنوان کرد که کرونا با وجود اتفاقات تلخی که رقم زد، ما را با ظرفیتهای جدیدی آشنا کرد و به یک زیست بوم جدیدی وارد شدیم. دنیا سالها بود که در حال کوچ کردن به این زیستبوم بود اما حرکت خیلی کندی داشت و کرونا به یکباره همه جوامع را به یک زیستبوم جدید پرت کرد و در حال حاضر آماری که در دنیا هست حدود ۶۷ درصد معلمان جهان برای اولین بار آموزش مجازی را تجربه میکنند یعنی این ظرفیت مهم به صورت یکسری کارهای مکمل در برخی کشورها مورد استفاده قرار میگرفت اما اینکه جایگزین آموزش رسمی شود، برای اولین بار بود. (فارس، ۹ مهر ۱۳۹۹)
گرچه دوران پاندمی سپری شده اما تجربه گذشته به ما میآموزد که ممکن است دوباره در چنین شرایطی قرار گیریم و نیاز پیدا کنیم که باز در فضای دیجیتال کلاسهای درس را تشکیل دهیم. از آن گذشته در مسیر توسعه، بازگشت به عقب ممکن نیست پس حالا که معلمان در مسیر ارتقای مهارتهای دیجیتال قرار گرفتهاند، دیگر نه تنها نباید به عقب برگشت بلکه پیشرفت در این حوزه میتواند ما در زمره کشورهای پیشرو در زمینه آموزش آنلاین قرار دهد.
انتهای پیام